کوهستانهای زاگرس از برخورد صفحات تکتونیکی عربی و هند با صفحه ایران و اوراسیایی شکل گرفته است. این کوهستانها مهمترین ذخیرهگاه گیاهان ایرانی و تورانی است که به دلیل موقعیت ویژه جغرافیایی، زمینشناسی، اقلیم، پوشش گیاهی و حیات وحش جانوری دارای ارزشهای بینظیر تنوع زیستی است. از جمله این ارزشها میتوان به وجود بیش از 2400 گونه گیاهی و جانوری اشاره کرد که معادل 50درصد گونههای دارویی کشور و تقریباً برابر با 25درصد گونههای گیاهان دارویی اروپاست. این جنگلهای غنی به عنوان بانک ژنی گیاهی و جانوری ایران شناخته میشود و از ارزش اکولوژیک بالایی برخوردار است.
در حال حاضر در این منطقه 2 پارک ملی، 10 منطقه حفاظت شده و ذخیرهگاه زیستکره دنا و تنگ صیاد قرار دارد که نشاندهنده ارزشهای فوقالعاده و بینظیر زاگرس در زمینه گردشگری طبیعی است. یقیناً این ظرفیت به تنهایی برابر با ظرفیتهای طبیعی چندین کشور است که ضرورت توجه بیش از پیش برنامهریزان را به زاگرس به عنوان یکی از با ارزشترین مناطق طبیعی جهان، دو چندان میکند.
سرچشمه بیش از 45 درصد آبهای شیرین و اکثر رودخانههای بزرگ کشور از جمله دز، کارون، زایندهرود، خرسان، بشار، زهره و مارون و تأمینکنننده آب مصرفی اکثر صنایع بزرگ مانند صنایع نفت و گاز در این منطقه قرار دارد. با توجه به وجود رودخانههای خروشان و آبشارهای سحرانگیز، دریاچهها و تالابهای بکر و منحصر به فرد و سدها و دریاچههای فراوان می توان این مناطق را به قطب گردشگری ورزشهای آبی تبدیل کرد.
رشتهکوه زاگرس دارای چینخوردگیهای فراوانی است که هر کدام از آنها بهشتی را در دل خود نهفته دارد. بام زاگرس دنا بلندترین و البته بزرگترین چینخوردگی رشتهکوه زاگرس است که کوهنوردان حرفهای به آن آلپ ایران میگویند. این رشتهکوه از ناحیه قفقاز آغاز و پس از عبور از کردستان عراق وارد ایران میشود و بالهای حیاتبخش و تمدنساز خود را تا کرانههای خلیج فارس و تنگه هرمز گسترش میدهد.
دنا، دهمین ذخیرهگاه زیستکره است که به ثبت جهانی رسیده و وجود عوارض طبیعی و اختلاف ارتفاع در این زیستبوم، آن را به موزهای طبیعی و متنوع از انواع گونههای گیاهی و جانوری تبدیل کرده است. منطقه دنا با دارا بودن 1200 گونه، غنیترین نقطه ایران از نظر گونههای گیاهی است؛ به طوری که قدمت برخی از درختان بلوط این ناحیه به بیش از 400 سال میرسد که اصطلاحاً به این درختان فسیلهای زنده میگویند.
در اطراف شهر یاسوج و دنا، 1250 گونه گیاهی داریم که معادل 16 درصد گونههای گیاهی کشور بوده و 90 تیره از 150 تیره گیاهی ایران یعنی معادل 60 درصد آنها در این منطقه قرار دارد. ضمن اینکه، ذخیرهگاه زیستکره دنا رویشگاه 50 گونه اندمیک (بومی)، معادل 17 درصد گیاهان اندمیک ایران است. در واقع، دنا و زاگرس به عنوان بانک ژنتیک گیاهی و دارویی کشور مطرح هستند.
علاوه بر این، کوهها و دشتهای زاگرس را میتوان رویشگاه لالههای واژگون نامید. برای دیدن این گلهای زیبا در وسعت زیاد میتوان به شهرستانهای بویراحمد، دنا و چرام سفر کرد.
بر اساس تحقیقات پژوهشگران، تعداد گونههای بومی دنا هشت برابر گونههای گیاهی کشور سوئد، 10برابر هلند و نروژ و بیشتر از گونههای گیاهی 46 کشور جهان است (دکتر عزیزالله جعفری، کتاب فلور گیاهی استان کهگیلویه وبویراحمد)
دنا به بلوطهای هزارسالهاش مینازد، اما گونههای علفی و بوتهای متنوع دیگری هم در آن وجود دارد، مثل ارژن، گون و سرو کوهی. ضمن اینکه کبک دری، خرس قهوهای، پلنگ، خوک وحشی، سنجاب جنگلی، راسو، گربه پالاس، سیاهگوش، گوزن زرد ایرانی و بز از جمله گونههای جانوری این منطقه هستند.
وجود 51 قله بالای 4000 متر در ذخیرهگاه زیستکره دنا که طولانیترین خطالرأس بالای 4000 متر در کشور است، فرصت بینظیر توسعه طبیعتگردی و ژئوتوریسم را در این منطقه فراهم آورده است.
این منطقه از دیرباز مهد تمدن تاریخی و تنوع قومی ایران بوده و بیش از 10 درصد جمعیت کشور را که از دوران کهن دارای شیوه زندگی و فرهنگ بکر عشایری و روستایی بوده، در خود جای داده است.
نقش زاگرس به عنوان ستون فقرات فرهنگ ایرانی و محور تعاملات منطقهای و فرامنطقهای از دوران پیش از تاریخ تا به امروز میتواند مدلی برای ایجاد رویه ملی در راستای پاسداری از ارزشهای فرهنگی و تاریخی ایران زمین باشد؛ زیرا اقوام ساکن در زاگرس و حوزه اطراف آن بخش بزرگی از کهنترین اقوام ایرانی را تشکیل میدهند که در روزهای دشوار به یاری فرهنگ، تمدن و تاریخ ایران زمین شتافتهاند.
زاگرس خاستگاه اساطیر کهن ایرانی و خاستگاه اساطیر کهن بینالنهرین است و دنا ریشه در باورهای دیرین مردمان این دیار دارد از زمانی که افسانه کیخسرو و شاهنامه یار دیرین شبهای طولانی زمستانهای بویراحمد بوده است. کودکان آن دوران که پیران و سالخوردگان اکنون هستند، به یاد میآورند که شبهای طولانی در پای چالههای آتش، گوش جان به افسانهها و سخنان شیرین پیران ایل میسپردند و افسانههای دنا را در جان و یاد خود حک میکردند (فصلنامه کوه، دکتر فرید شیبانی).
این پهنه جغرافیایی شامل حوزههای فرهنگی و ایلات و اقوام مختلفی است که زاگرس را همچون قالیچهای زیبا با هارمونی فرهنگها، زبان و گویشها، پوشاک، موسیقی، سور و سوگ و صنایعدستی از دوران پیش از تاریخ تا امروز نشان داده است. سابقه عصر مفرغ در منطقه زاگرس به هزاره ششم پیش از میلاد میرسد، در حالی که در اروپا از حدود 2500 سال پیش از میلاد شروع شده است. در هیج کجا آثار مفرغی کهنتر از زاگرس به دست نیامده است، از این رو میتوان حوزه تمدنی–فرهنگی زاگرس را محل ظهور و توسعه مفرغ دانست (زاگرسشناسی، سال اول، شماره اول).
قدیمیترین محل ظهور انسانهای هوشمند در غرب آسیا در زاگرس و دره خرمآباد به ثبت رسیده و نتایج پژوهشها بر اساس آزمایش کربن 14 نشان میدهد که به احتمال زیاد اجداد اروپاییان از زاگرس به سمت اروپا مهاجرت کردهاند.
اکوتوریسم (طبیعتگردی و بومگردی) فرصتی را برای گردشگران فراهم آورده تا بتوانند تنوعی از جاذبههای طبیعی و فرهنگی را تجربه کرده و اهمیت حفظ تنوع زیستی و فرهنگهای محلی را درک کنند. در عین حال این فعالیت علاوه بر حفظ محیط زیست، درآمدزا بوده و برای مردم روستا و کسانی که در نواحی دور افتاده زندگی میکنند منفعت اقتصادی در پی دارد (ECOTORISM DEVELOPMENT,andy drum).
کشور ایران از نظر تنوع اقلیمی و جاذبههای طبیعی جز پنج کشور اول جهان است و این خود به دلیل توان و ظرفیتهای طبیعی فراوان از جمله جنگلهای زیبای زاگرس، تالابها، آبشارها، اکوسیستمهای آبی متنوع، آبشارها، کوهستانها و غارها، پارکها، مناطق حفاظت شده و تنوع بسیار بالای گونههای گیاهی و جانوری است.
اکوتوریسم در کشور ما که دارای یکی از بزرگترین ذخیرهگاههای تنوع زیستمحیطی در جهان است، از مزیت افزونتری نسب به دیگر شاخههای گردشگری برخوردار است و از نظر اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و زیستمحیطی میتواند اثر قابلتوجهی بر مناطق و جوامع بومی به جای بگذارد.
مدل اکوتوریسم پایدار سدلر
اثرات گردشگری میتواند مثبت یا منفی باشد. فعالیتها و توسعه گردشگری ناپایدار میتواند به تخریب جاذبههای گردشگری، سیما و منظر، آلودگیهای شدید زیستمحیطی و آسیب دیدن فرهنگ جامعه بینجامد. این در حالی است که از طریق گردشگری پایدار و مسئولانه میتواند مطابق با مدل گردشگری پایدار نسبت به حفظ فرهنگ محلی، سنتها و آیینهای بومی هر منطقه و حفاظت از محیط زیست و در کنار آن توسعه اقتصادی جوامع محلی اقدام کرد.
بر اساس مطالعات انجام شده از سوی سازمان جهانی گردشگری، اکوتوریسم بالاترین میزان رشد را در حوزه گردشگری خواهد داشت و تا 2 دهه آینده سفرهایی که صرفاَ با انگیزه اکوتوریسم انجام میشود به 50 درصد کل سفرها خواهد رسید و با توجه به پاندومی ویروس کرونا، توجه گردشگران به اکوتوریسم بیشتر خواهد بود که این موضوع، ضرورت توجه بیش از پیش به این بخش را دوچندان میکند.
از مهمترین چالشهای پیش روی توسعه پایدار گردشگری در حوزه زاگرس میتوان به عدم وجود برنامه جامع، مدون و عملیاتی (طرح تفصیلی) برای توسعه طبیعتگردی در مناطق ذکر شده (اغلب طرحهای تهیه شده به صورت کلی و بدون ارائه طرح عملیاتی است)، عدم انتفاع جوامع محلی از توسعه طبیعتگردی، عدم آموزش و آگاهی جوامع میزبان و در نتیجه نبود ارتباط و مشارکت بین جوامع میهمان و میزبان اشاره کرد.
با توجه اینکه بخش عمده آگاهی در عصر حاضر از سوی رسانههای تصویری صورت میگیرد، کمبود ساخت سریالهای فاخر و مستند با مضمون تاریخی و جغرافیایی از دیگر چالشهای پیش رو است. همچنین کمبود زیرساختهای گردشگری مانند مجتمعهای اقامتی و سیاحتی استاندارد و سبز و پیستهای اسکی استاندارد را از دیگر چالشها میتوان نام برد.
متاسفانه در سالهای گذشته آتشسوزیهای گسترده و اجرای پروژههایی مانند احداث خطوط انتقال نفت و گاز، کارخانههای شن و ماسه، احداث غیر اصولی جادههای اصلی و فرعی، سدسازیهای بیرویه بدون توجه به پیوستهای زیستمحیطی، اسناد بالادستی و آمایش سرزمین سبب تخریب گسترده جنگلها و منابع طبیعی شده و حفاظت مناسب و همهجانبه از این ذخایر زیستمحیطی و طبیعی به عمل نیامده که این خود سبب تشدید فرآیند تخریب در این منطقه شده است.
با توجه به اهمیت این منطقه، برای توسعه پایدار گردشگری زاگرس، نیازمند همافزایی بین دستگاههای متولی (محیط زیست، میراث فرهنگی، راه و شهرسازی، منابع طبیعی، بنیاد مسکن، وزارت کشور و غیره) از طریق استفاده از ظرفیتهای قانونی دستگاهها و تشکیل فعال کارگروههای طبیعتگردی و بومگردی با حضور نهادهای ذیربط به منظور حفاظت از این ذخیرهگاهها و توسعه اقتصادی جوامع محلی هستیم.
همچنین، ثبت ملی جنگلهای زاگرس در فهرست میراث طبیعی و مناطق دارای ارزش طبیعی با توجه به قدمت بالای جنگلهای این منطقه، ارتقای معیشت جوامع محلی با استفاده از مدل اکوتوریسم پایدار با توجه به وجود پتانسیلهای بینظیر میراث طبیعی، انسانی و فرهنگی در این پهنه جغرافیایی، پرداخت درصدی از عواید خط لولههای گاز، نفت و تاسیسات نفتی برای توسعه پایدار جوامع محلی و ترمیم و حفظ منابع طبیعی و محیط زیست مناطقی که مورد تخریب گسترده قرار گرفتهاند، از دیگر مواردی است که میتواند برای توسعه پایدار گردشگری زاگرس مؤثر باشد.
احداث زیرساختهای گردشگری استاندارد و سبز در مناطق دارای پتانسیل، ایجاد سایت دائمی پایش جنگلهای زاگرس در شهر یاسوج یا هر نقطه مناسب جغرافیایی با خرید تجهیزات به روز (مانند هلیکوپتر، پهپاد، تجهیزات و دمندههای اطفای حریق)، ایجاد پژوهشکده جغرافیایی و توسعه پایدار زاگرس برای بررسی علمی دقیق علت تخریب، خشکیدگی و آتشسوزی جنگلهای زاگرس، توسعه پایدار جوامع محلی و ارائه راهکارهای بهروز، کارآمد و عملیاتی، استفاده از تجربه موفق کشورهای دیگر و بومیسازی آن متناسب با شرایط فرهنگی و جغرافیایی هر منطقه و توسعه گردشگری ورزش در این ناحیه با تاکید بر ورزشهای زمستانه (اسکی، برفپیمایی و ...) و ورزشهای کوهستان (کوهنوردی، صخرهنوردی، آب2های خروشان، رفتینگ و ...) از دیگر مواردی است که برای توسعه پایدار گردشگری زاگرس میتوان به آنها توجه کرد.
انتهای پیام/